آشیانه ی کلاغ

در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی ... بر میشکند گوشه ی محراب امامت

آشیانه ی کلاغ

در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی ... بر میشکند گوشه ی محراب امامت

نشسته ایستاده بودم...

پشت لپ تاب ، ساعت کمی از آنوقت گذشته بود...

داشتم با خودم چت می کردم در همان حین آهنگ this dying soul از گروه dream theater رو گوش می دادم ... اولش می گه :
hello mirror so glad to see you my friend it's been a while

آن چنان بدنم به لرزه افتاد که تمام پرهای سیاه زیبایم ریخت...

نمی دانستم این منم که با خودم چت میکنم یا کس دیگریست که با خودم چت می کند...
نظرات 1 + ارسال نظر
حمید شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 00:50 http://www.kk12.blogfa.com


گاهی برای منم پیش میاد که واقعا نمی دونم کسی که دارم باهاش حرف می زنم کیه . خودم کدومشونم . و فقط مجبورم از این حالت فرار کنم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد