آشیانه ی کلاغ

در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی ... بر میشکند گوشه ی محراب امامت

آشیانه ی کلاغ

در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی ... بر میشکند گوشه ی محراب امامت

من و تو...


شاید اگر روزی مرا مخاطب خویش قرار می دادم، می توانستم خود را بشناسم...


شاید اگر روزی تو را من خویش قرار می دادم، می توانستم تو را بشناسم...


افسوس که اکنون نه خود را میشناسم و نه تو را...