آشیانه ی کلاغ

در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی ... بر میشکند گوشه ی محراب امامت

آشیانه ی کلاغ

در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی ... بر میشکند گوشه ی محراب امامت

امشب فریاد می کشم...

امشب فریاد می کشم :

Recollect Me Darling

باران عشق می بارید فریاد می کشم :

Her Love Rains Down on Me

در خیابان ها می چرخم...فریاد می کشم :

انگار این کوچه خلوت خوابه ،

و آن گاه که بالهای شب ، بالهای مرا در خود حل می کند ، آبشار موی ابر ، تنم را خیس می کند ...آنگاه


بی صدا اسمت رو فریاد می زنم ...