پس از ۲۰ سال...

و 20 سال گذشت...


چه آموختی؟!...


آموختی من را؟ لحظه را؟ امروز را؟ جنگیدن را؟ تصاحب کردن را؟


آموختی آموختن را؟ همان گونه که یادت داده بودند؟!...


آموختی عشق ورزیدن را؟ لذت را؟ مهربانی را؟ از خودگذشتگی را؟...


آموختی که امروز 20 سال است، دیروز 19 و فردا 21 ...؟، شماره انداز زندگی ات هر سال روان تر می گردد!


آموختی که بودنت زیباتر است از نبودن...؟


آموختی که امروز فردایی است دگر...؟


آموختی که اگر تکراری نبود، تجربه هایت بی ارزش بودند...؟


آموختی زندگی جاده ای است که با تو می نگارد بهار و پاییزش را؟،


گام بر می دارد زیر پایت پیوسته.


خواهی با او هم قدم شو..،


خواهی خرده گیر، بایست و خطوطش را نظاره کن...