آشیانه ی کلاغ

در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی ... بر میشکند گوشه ی محراب امامت

آشیانه ی کلاغ

در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی ... بر میشکند گوشه ی محراب امامت

فلسفیدن در نیمه شب ؟

- هدف ها کم نیست ... آنقدر زیاد است که نمی دانیم کدام را انتخاب کنیم...

- دنیا پیچیده نیست ، مغز ما است که می پیچاندش !

(فیلم FORST GUMP رو ببینید...)

 

- چیزی را که تو می گویی آنجاست ، و من نیز تایید می کنم که آنجاست ، دلیلی ندارد که آنجا باشد...

(به دنیای توهمات خوش آمدید !)

نظرات 5 + ارسال نظر
نهال جمعه 23 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 13:12

سلام
آخ دلم برای فارست گامپ تنگ شده ...ببین این دیالوگ بین کیا رد و بدل میشد؟ امروز میرم میبینمش دوباره خیلی ازش خاطره دارم.....
مثل اینکه نیمه شب جالبی رو با فلسفه ی جذاب ترت گذروندی ..

اصلا نیمه شب جالبی نبود اتفاقا ! حالم بد می شه به این چیزا فک می کنم !

The one شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 02:53 http://dystopia.blogsky.com

خواب دیدم زندگی تقلیل پیدا کرده به شکولات خوردن، خواب پیچیده ای بود!
توهمی که تو بگویی وجود دارد و من هم بگویم توهم است، "دلیلی ندارد" توهم باشد!

و دلیلی ندارد که توهم نباشد !
زندگی تقلیل پیدا کرده بود ؟ فکر کنم ارزش شکلات خوردن از ارزش زندگی کردن بیشتر باشه !
خوش بحالت که خواب می بینی ! ما در بیداری تو خوابیم ...

حمید شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 11:20 http://www.kk12.blogfa.com

و چیزی را که تو میگویی توهم است من هم میگویم توهم است ولی عین واقغیت است ...

توهم اینکه اینها واقعیت هست نیز یک توهم واقعی است...

حامد شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 19:35

برای بعضی زندگی مثل یک هندوانه است : پوسته ی زیبا و داخلی شیرین.
برای بعضی مثل یک خیار است : درون و برون تفاوت چندانی ندارند ؛ بی مزه.
برای بعضی مثل یک زرد آلو است : در عین لذت از آن ناگهان با دیدن یک کرم از این رو به آن رو می شوند.
برای خیلی ها مثل یک گردو است : برون سفت و درون نرم و لذیذ.
این ها همه خوبند اما گروه دیگری نیز وجود دارد که محاسبات فلاسفه را به هم میزند و البته تعداد کمی واقعا متعلق به آن هستند (گرچه ادعای آن را خیلی ها می کنند!) : زندکی مثل یک سیب است : گاز می زنی و تا آخرش رو هم می خوری.
این بهتر نیست؟
لاف آن نیز از بقیه شیرین تر است!

کاش می شد...اما سیبش مزه خون خشک شده می دهد...البته اگر بپذیریم که سیبی وجود دارد ! و کلا اگر بر این باور باشیم که زندگی نیز هست...

‌‌Brave Heart یکشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 22:07

You will find meaning in life only if you create it. It is not lying there somewhere behind the bushes, so you can go and you search a little bit and find it .It is not there like a rock that you will find. It is a poetry to be composed, it is a (song to be sung, it is a dance to be danced. (Osho

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد