آشیانه ی کلاغ

در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی ... بر میشکند گوشه ی محراب امامت

آشیانه ی کلاغ

در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی ... بر میشکند گوشه ی محراب امامت

کودکی زیباتر بود

ای کاش کودک بودم...!


زندگی یک بازی بود، انکارش نمی کردم دل نمی بستم به آن، در اوج رهایش می کردم


دلم خوش بود به عروسک های کوکی...


زشتی در من آشیانه ای نداشت و خنده هایم از صداقت بود...


در نقش هایم تقلب بی رنگ بود دل من بی هیچ هراسی می گفت دوست می دارم!


دنیا به رنگ آرزوهایم بود! زیبا، کوچک و بی دریغ...


هرکه روزی به من آبنباتی داد، دوستش می داشتم! خنده هایم با دوستان بود و گریه هایم نیز...


افسوس بر من!!!


کجا آموختم این دروغ را، زشتی را؟ دورویی را، حسادت را، خودخواهی را؟ تظاهر را، فریب را و کینه را؟!...


دل من، تو با این همه زیبایی... کدامین نیرنگ این گونه فریفتت که از خود گریختی و در دام بلوغ گرفتار آمدی؟...


ای کاش تا ابد کودک می بودی...!


نظرات 4 + ارسال نظر
نهال پنج‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 12:25 http://FAZMETR.BLOGSKY.COM

سلام
چقدر آرزو کردن راحته اما محقق شدنش!!؟؟

مگر بدون آرزو می شه به کشف حقیقتی پرداخت؟ بالا رفت؟ زندگی رو ساخت؟...
آره. آرزو فدم بزرگیه ...و قدم بعدی چالش برآوردنش..شاید زندگی همینه...

raVen جمعه 16 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 23:55

I wish I could just sleep until I was eighteen and skip all this crap-high school and everything-just skip it.

You know, total waste. Didn't learn a thing. So, if you sleep until you're 18... Ah, think of the suffering you're gonna miss. I mean high school? High school-those are your prime suffering years. You don't get better suffering than that.

دیالوگ هایی بود از فیلم little miss sunshine بین یه پسر 16 ساله و یه دایی ه 30 ساله که خودکشی کرده بود...

خیلی ها دوست دارند زود بزرگ شن ... نه بخاطر اینکه بزرگ شن ، نه ... چون می خوان از رنجای کودکی فرار کنن ... چون می خوان کسی بهشون نگه این کارو بکن یا این کارو نکن ...
اما بچه ها نمی دونن بزرگ شدن بدتره ...
* * * *
فرق کودک با انسان بالغ چیست ؟ child and adult ... معیار کودکی چیست ؟ چگونه گذشتگان می گفتند : بزرگی به عقل است...پس کودک چیست ؟ جایگاه تجربه در عقل چیست ؟ اگر کودکی از تجربه دیگران استفاده کند ایا می توان به او adult یا انسان بالغ گفت ؟


** ** ** ** ** ** ** ** ** ** ** ** ** ** ** ** ** **
اما به راستی که کودکی = پاکی
و کودکی + پاکی = عشق... بگذاریم قلبمان کودک بماند...

آدم ها دنبال هویت اند، مطرح شدن، کارهای بزرگ، شهرت، موفقیت...
دیگر با دنیای کودکی ارضاء نمی شن. فکر میکنن باید بزرگ شن تا جدی زندگی کنند، تا رو حرفشون حساب کنند، تا بتونن کارهای مهم بکنن...
با تمام وجود از آنچه کودکی می نامند، از یه بازی پاک و بی ریا فرار می کنند و سرگرم بازی بزرگتری می شن...
یاد می گیرند نقاب های رنگارنگ بسازند...،
ولی آیا این میزان تجربه است که بزرگ شدن رو تعیین می کنه ؟!
تو بازی جدید هرچه بیشتر خودتو بزرگ نشنون بدی، هرچه بیشتر پشت کنی به هرآنچه در کودکی داشتی، بیشتر می شنوی که بزرگ شدی و آدم موفقی هستی...
متأسفانه این غیرقابل گریزه . بازی کودکان شبیه سازی زندگی بزرگتر هاست، و این همان جهت بزرگتر شدن است...
اما آیا این یگانه راهی است که همگی مجبوریم آن را طی کنیم؟...

The one شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 14:44 http://dystopia.blogsky.com

نمی خواهم احساسات پاک سانتیمانتال شما را جریحه دار کنم اما برایم شبهه ای ایجاد شده:
خود کودکان نمی دانند که خوب هستند و اگر بفهمند که خوب و پاک هستند دیگر اینگونه نخواهند بود

آره. کودکان می فهمند باید کنار بگذارند هر آنچه که دارند و برای بزرگ شدن ، نیاز دارند مانند بزرگ تر ها رفتار کنند.
بزرگ شدن چیزی جز یک اعتماد به نفس ایجاد شده در کودکان برای زندگی جدی نیست.
کودکان نمی دونند پاک و صادق اند و نمی دونند با بزرگ شدن چه زیبایی هایی رو از فراموش می کنند.
شاید هم اگر می دونستند دیگر عجله ای نمی کردند برای بزرگ شدن...!!
کمتر میان سال یا کهن سالی رو می بینی که یادی از ایام کودکی نکنه و غبطه ای بر آن نخوره...

حمید دوشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 17:04

بسیار زیبا نوشتی کاش هنوز هم کودک بودیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد