آشیانه ی کلاغ

در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی ... بر میشکند گوشه ی محراب امامت

آشیانه ی کلاغ

در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی ... بر میشکند گوشه ی محراب امامت

Reflect Three Whispers

whisper 1 :

می گفت پر بزن...می گفت برو اینجا همه چیز کثیفه...گفتم اینها همه توهم و تخیله ، دنیا همش توهمه !

whisper 2 :

راسل عزیز به من گفت : "اگر کسی بگوید که دروغ میگوید دچار تناقض شده است !" و خودش در جای دیگر گفته بود :"مجموعه تمام مجموعه ها وجود ندارد !" و این قضیه را اثبات کرده بود...

whisper 3 :
اگر ریاضی را مدلی از جهان بگیریم و جهان را مجموعه تمام چیزهای موجود بگیریم پس به این نتیجه می رسیم که جهانی وجود ندارد ...

پس ما چه می کنیم ؟ پس جهان چیست ؟ کدام کدام است و چه کدام نیست ؟
این زمزمه ها در گوشم می پیچد و هر چه سرم را در آشغالها فرو می برم ، هر چه بر بالای سر محفلها و جمعها بال می زنم جوابی برایشان نمی یابم ...
نظرات 2 + ارسال نظر
حمید چهارشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 13:07 http://karaj400.blogsky.com

سلام
بسیار زیبا مینویسی
ولی موضوع متاثر کننده ای برای نوشتن انتخاب کردی
امیدوارم بار دیگر که به وبلاگت میام از زیبایی های زندگی مطلب بخونم
با احترام حمید

راستی من وبلاگ شما رو با اسم ( اشیانه ی عقاب )لینک میکنم
که هم خودم وهم دوستانم از مطالب شما بهره ببریم

حمید چهارشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 23:29 http://www.kk12.com

your scream is a whisper
اولیش بودم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد